سری کتابهای راهیان نور
اروند(قسمت اول)
غروب 20 بهمن ماه بود که سه هزار بسیجی ، با لباس غواصی بر تن کردند و آماده شدند . آفتاب که غروب کرد ، به راه افتادند . آسمان سرد بود و باران نم نم بارش خود را آغاز می کرد. بسیجیان غواص در سکوت شب پا به درون اروند گذاشتندو آن شب ، هزاران هزار فرشته در آسمان با نگاهی نگران و مضطرب ، فرشتگان زمینی را مینگریستند که دل به دریای آب داده بودند. این چنین شد که نام اروند دوباره بر سر زبانها افتاد و از فردای آن روز ، همه از این مکان می گفتند ، از این رود پر خروش ، از این دریای آب . آری اروند در میان اهل آسمان آشناتر از اهل زمین است.
اما این پایان کاری نبود که آغاز شده بود . عملیات والفجر 8، نه یک شب بلکه یک سال طول کشید تا به سرانجام رسید. یعنی درست از روزی که عملیات بدر در شرق دجله پایان یافت.
در آن روزها ، سروان ستار ناصر معاون گردان اول تیپ 111 عراق بود . گردان او در منطقه ی فاو و اروند رود مستقر بود. او یک روز صبح متوجه یک هیات بلند پایه ی نظامی می شود . اعضای هیات وارد قرارگاه آنها شدند. سرلشکر ستاد محمد سعید(افسر مصری)، سرهنگ ستاد محمد فوزی (افسر بازنشسته مصری) و سرهنگ احمد یمانی (افسر یمنی). آنها برای بازدید از فاو و اروند و وضعیت استحکامات آن امده بودند. دیدار این گروه ناگهانی و مخفیانه بود. سپهبد عبدالجواد ذنون ، رئیس اداره استخبارات ، همچنین تابه النعیمی و سپهبد هشام صباح الفخری هم همراه گروه بودند.
آنها پس از بازدید از خط ، برای استراحت به قرارگاه گردان بازگشتند. درحین استراحت ، ستار از آنها درباره ی استحکاماتشان پرسید. افسران مصری در حالی که از کانال سوئز و نبردهای قهرمانانه خود صحبت میکردند ، گفتند : مواضع شما از خط بارلیو(دیواره دفاعی اسرائیل که ارتش های عربی در نبرد اکتبر سال 1973 پشت سر گذاشتند) هم مستحکم تر است و اگر نیروهای ایرانی قصد حمله به فاو را داشته باشند ، شکست می خورند . مواضع شما اجازه ی عبور به هیچ جانداری نمیدهد و همین مواضع به تنهایی برای مقابله با ایرانی ها کافی است.
عناصر شناسایی ، پس از گذاراندن دوره های سخت و طاقت فرسای غواصی، وارد عملیات شناسایی شدند. این رزمندگان باید در شب، با عبور از عرض 600 تا 1500 متری اروند، وارد منطقه ی عراقی ها میشدند، سپس با عبور از موانع ، به شناسایی می پرداختند. عراقی ها به کمک رازیت – یک نوع رادار سطحی – دوربین های دید در شب، پروژکتورهای قوی، دیدگاه های متعدد و سنگرهای چند دهنه در نزدیک ترین نقاط ساحل و اسکله های مستحکم، بر اروند اشراف داشتند. کوچکترین بی احتیاطی نه تنها باعث اسارت یا شهادت نیروهای غواص می شد، بلکه عراقی ها با دیدن چنین صحنه هایی نسبت به وضعیت منطقه حساس می شدند.
مهدی قلی رضایی یکی از رزمندگان لشکر عاشورا بود. او زمانی که فهمید بوی عملیات می آید، خودش را به مقر واحد اطلاعات رساند . در آنجا ابتدا کریم حرمتی را دید . کریم با دیدن او از خوش حالی دوید و خود را به مهدی رساند و صورتش را بوسید. بعد به سرعت نزد کریم فتحی رفت تا خبر آمدن مهدی را بدهد. پس از کمی صحبت ، قرار شد مهدی در همان محوری که کریم حرمتی ، مسوولیتش را بر عهده داشت، کار کند.
گردان سیدالشهدا(ع) و گردان علی اصغر (ع) زنجان برای آموزش غواصی در قسمتی از ساحل رودخانه کارون مستقر شده بودند. کریم حرمتی رو به مهدی کرد و گفت : آموزش غواصی گردان سیدالشهدا(ع) بر عهده ماست. تو هم باید در این آموزش مربی یکی از گردانها باشی.
........ راس ساعت 8 آموزش شروع می شد و تا ظهر بی وقفه ادامه داشت. با صدای اذان ظهر ،به نیروها استراحت داده می شد. .........ساعت 3 بعد از ظهر دوباره آموزش ها شروع می شد . این درحالی بود که لباس غواصی ها هنوز خیس بود.
بسیجی ها ، هنگام اذان مغرب ، از آب خارج میشدند و نیمه های شب دوباره وارد آب میشدند. در حالی که آب اگر راکد می ماند یخ میزد.
ده ساعت آموزش و تمرین در شبانه روز ، در شرایطی انجام می شد که حتی تصور آن هم خارج از ذهن بود سوز و سرمای هوا، نامناسب بودن لباس ها، شرایط نامساعد تغذیه و انواع بیماری ها که پی آمد ساعت ها حضور در آب بود.
این وضعیت کم و بیش برای همهی لشکرها یکسان بود. میرقاسم میرحسینی، آن روزها قائم مقام لشکر 41 ثارالله بود. غواصان این لشکر هم در منطقه ی چویبده، در اروندکنار، به . آموزش مشغول بودند.
آن روز صبح، قرار بود برخی از نیروهای خط شکن لشکر برای آموزش شنا به رودخانه کارون بروند. علی زارعی? یکی از مسؤولین لشکر- داشت از کنار کارون میگذشت که چشمانش به میرحسینی افتاد. از تعجب خشکش زد، میرحسینی در آن سرما در کارون شنا می کرد.
او راهش را کج کرد و به طرف قائم مقام لشکر رفت. نفس میرحسینی به شماره افتاده بود. علی زارعی با دیدن او بیشتر سردش شد و یقهی اورکتش را بالا کشید. میرحسینی آمد کنار آب. علی زارعی به او سلام کرد. جوابش را داد. بعد دست به گیاهان خشک خودروی کنار ساحل گرفت و خود را از آب بیرون کشید. تمام موهای بدنش سیخ شده بود و مثل بید میلرزید. علی زارعی با تعجب پرسید: حاجی! تو این سرما هوس شنا کرده ای؟
میرحسینی در حالی که لبخند می زد، جواب داد: قرار است امروز گردان ها برای شنا بیایند این جا. خواستم قبل از این که آنها تن به آب کارون بدهند، خودم هم مزه ی سرما و شنا را چشیده باشم.
فرماندهان ارشد سپاه، آمار و ارقام جزر و مد اروند رود را در ده سال گذشته در اختیار مهدی و دوستانش گذاشته بودند.
آنها هم تحقیق و بررسی را به کمک آن اطلاعات به شدت پی گیری می کردند. شاید اگر حمله در تابستان یا بهار بود، یک بررسی روی آمار و ارقام ارائه شده ، میتوانست تا حد زیادی زمان جزر و مد کامل در روزهای مختلف را معلوم کند. اما این وضعیت در زمستان و پاییز، تفاوت فاحشی با فصل های دیگر داشت. پر آبی و کم آبی اروند تحت تاثیر بارندگی ها بود و همین عامل در تغییر جریان آب موثر بود.
شناسایی ها هم ادامه یافت و کمکم پایان کار نزدیک می شد. گاه شدت جریان آب ، کار شناسایی را نیمه تمام می گذشت و گاه غواصان در برگشت، به جای مورد نظر نمیرسیدند و آب آنها را به ساحل دیگری می برد.
.........نخلستان حاشیه اروند، پناه گاه بچه ها بود. وصیت نامه های زیادی پای درختان نخل نوشته می شد. نمازها، نیازها ، گریه ها ، دلتنگی ها ، قرار و مدارها با خدا و شهدا، عهد اخوت بستن ها و ..... ......فرماندهان گردانها برای توجیه به منطقه آمدند و داخل آب رفتند. انها تا حدی جلو برده شدند که بتوانند محل ماموریت شان را ببینند....... ......افزایش نیرو، این نگرانی را در فرماندهان به وجود آورد که مبادا حساسیت دشمن برانگیخته شود. گردانها تا آن زمان در دو منطقه مستقر بودند، گردان های خط شکن در کنار کارون بودند و گردانهای پشتیبان در بهمن شیر.
املاک رضا شاه
رضاشاه در دوران حکومتش، آن قدر ثروت تصاحب کرد که به ثروتمندترین فرد ایران - اگر نگوییم خاور میانه تبدیل شد. ثروت وی به هنگام مرگ سه میلیون پوند و حدود 1?5 میلیون هکتار زمین بوده است. بیشتر این زمینها در منطقه اجدادی اش مازندران قرار داشت.
بخشی از این املاک با مصادره مستقیم، دیگری از طریق نقل و انتقال مشکوک اموال دولتی و بخشی دیگر از طرق آبیاری زمینهای بایر و سرانجام بخشی نیز با مجبور کردن زمین داران بزرگ و کوچک برای فروش زمین هایشان به قیمت اسمی، به دست آمده بود.
در اوایل سال 1311، سفارت بریتانیا گزارش داد که رضاشاه حرص غریبی نسبت به زمین دارد، طوری که همه خانوادهها روانه زندان میکرد، مگر اینکه با فروش املاکشان به وی موافقت کنند: «اشتهای سیری ناپذیر وی به اندازه است که عجیب نخواهد بود اگر چند صباح دیگر کسی بپرسد چرا اعلی حضرت بی درنگ همه ایران را به نام خود به ثبت نمیرساند؟
رضا خان خدمت یا خیانت؟
آیا انگلستان آنقدر دلسوز ملت ایران بود که فردی را منسوب کند که از منافع کشور حمایت کرده و دست استعمارگران از جمله خودش را کوتاه کند؟؟!!!
1. ساختن دبستان، دبیرستان و اولین دانشگاه ایران
2. ابداع دادگستری در ایران
3. ساخت راه آهن و بسیاری از کارخانه جات
4. مشخص کردن مرزهاى کشور و برقراى امنیت
5. یک پارچه کردن کشوردر حال تجزیه
6. ساختن یکى از بهترین پالایشگاه هاى جهان
7. پایه گذارى صنعت بیمه در ایران
8. نابود کردن کامل فرقه دزدهای گردنه
9. تاسیس شهربانی
10. تحریم نفتى امریکا
11. اخراج نیروهاى انگلیس از خلیج فارس
12. آزاد کردن جزیره های تنب کوچک و بزرگ و ابوموسى
13. 104 بار جنگ با عراق که بدلیل نیرومندى ارتش ایران ، مردم ایران حتی نمیدانستند دارند با عراق میجنگند
14. بهره بردارى از اختلاف امریکا و شوروی به نفع ایران و راه اندازى صنعت در ایران
15. جذب سرمایه های اتحادیه های ورشو
16. راه اندازى ماشین سازی اراک و تبریز
17. اعطاى حق رای به زنها
18. اعطاى شغل هاى دولتى به زنان مثل مدیر، وزیر و نماینده
19. رایگان نمودن آموزش همگانی
20. قرار دادن پول ایران در جمع 10 ارز جهانی
پاسخ:
1. مدارس و مکتب خانه ها در ایران قبل از پهلوی، وجود داشته اند ! رضاخان در این مراکز تغییراتی با نام نظام آموزشی نوین اما در واقع جهت بازسازی ایران طبق تصویر غرب ایجاد کرد. این تغییرات وسیله وی برای مذهبزدایی یا دنیانگری، برانداختن تعبدگری، ناسیونالیسم، توسعهی آموزشی و سرمایهداری دولتی بود. [ یرواند آبراهیان (تاریخ نگار برجسته ایرانی)، ایران بین دو انقلاب، ترجمهی کاظم فیروزمند، حسن شمسآوری و محسن مدیر شانهچی، تهران، نشر مرکز، 1378، ص 127.] [ جان فورن(نظریه پرداز و جامعه شناس غربی) ، مقاومت شکننده، ترجمهی احمد تدین، تهران، مؤسسهی خدمات فرهنگی رسا، تهران، 1382، ص 333.] * تاسیس اولین دانشگاه ایران ادعای غلطی است چرا که سابقه آموزش عالی در ایران به دانشگاه جندی شاپور و پس از آن به دارالفنون و دانشسرای عالی علوم سیاسی و ... باز میگردد.
2. دادگستری در دوره پهلوی ابداع نشد. وزارت عدلیه در زمان ناصرالدین شاه تاسیس شد .
3. راه آهن در ایران به نام مردم و به کام روسیه و انگلستان و جهت نقل و انتقال سلاح و تجهیزات برای قشون آن دو کشور دشمن و متجاوز به ایران و خارج کردن نفت کشور ساخته شد . * منطقی ترین مسیر برای راه آهن در ایران، میبایست از تهران شروع شده، از مرکز کشور _استان های اصفهان و فارس _ عبور می کرد و به خلیج فارس ختم می شد اما فارس که از بزرگترین استانها و مرکز جنوب ایران بود تا چند سال پیش هنوز راه آهن نداشت ! پس این طرح برای خدمت به کشور و مردم نبود .
4. بر خلاف نظر نویسنده، رضا خان نه تنها قادر به حفظ تمامیت ارضی ایران نبود، بلکه در قرارداد سعدآباد، بخش هایی از اراضی ایران را در قبال جلب نظر انگلیس به کشور های همسایه واگذار کرد ! برای نمونه می توان واگذاری کل اروند به عراق، منطقه چکاب به افغانستان و مناطق شمال باختری کشور به ترکیه را ذکر کرد.
5. در تاریخ، اقدامات تجزیه طلبانه ای در دوران رضا شاه، ثبت نشده است. بلکه رضا شاه گاها به بهانه جلوگیری از تجزیه ایران، بعضی از مخالفان حکومت را با اتهام تجزیه طلبی حذف کرده است.
6. در هیچ منبعی به ساخت پالایشگاه، در دوره سلطنت رضاخان اشاره نشده و صرفا ادعای نویسنده می باشد .
7. اولین بیمه در ایران با انگیزه و پیگیری دکتر آقایان (یکی از اعضای اولین هیئت مدیره بیمه ایران و در حقیقت یکی از بانیان تأسیس آن) و آقای داور وزیر مالیه آن زمان ایجاد گردید و ارتباطی با رضاخان نداشت ! رضاخان فاقد قدرت برنامه ریزی کشور و تدابیری این چنین بود .
8. بزرگترین ملاک و سرمایه دار ایران در زمان رضا شاه خود او بود ! سرمایه ای که با زور و تهدید از چنگ مردم خارج کرده بود.
کسی که پول تماشای یک نمایش را نداشته چگونه تبدیل به بزرگترین ملاک کشور شد ؟!
* مقابله با راهزنی از اقدامات اولیه هر حکومتی برای استقرار و حفظ حاکمیت خود است . البته این امر به دلیل راههای مواصلاتی و نیروهای مسلحی که رضاخان برای تثبیت حکومت و بستن دهان مخالفان ایجاد کرد ، در دوره او نمود بیشتری یافت .
9. شهربانی برای اولین بار در زمان ناصرالدین شاه و به تقلید از سازمان های اروپایی تاسیس شد نه در زمان رضاشاه پهلوی.
10. چیزی به نام تحریم نفتی آمریکا توسط رضاخان وجود ندارد !
در روابط نفتی آن دوره ایران و امریکا تنها کنارهگیری کمپانی نفت تگزاس از ایران به 2 دلیل زیر به چشم می خورد:
الف) امتیازات بهتری که در سایر نقاط خلیجفارس به دست آورده بود .
ب) انگلیسیها حاضر بوند در قبال فسخ قرارداد، کمکهای مهمتری در خلیجفارس به آن کمپانی بنمایند .
که خود کمپانی شخصا با ایران اعلام عدم همکاری نمود !
* ضعف شدید رضاخان در برابر بیگانگان چنان بود که در این باره می توان به ماجرای تسلیم فوری رضاخان در برابر تهدید تحریم نفتی انگلیس اشاره نمود !
11. طی دوران سلطنت رضاشاه، نیروهای انگلیس در خلیج فارس حضور داشتند و در پایان انگلیس رضاخان را اخراج و تبعید کرد، نه رضا خان انگلیس را !
12. آزادسازی جزایر سه گانه در دوره سلطنت محمدرضا شاه پهلوی و در قبال جدایی بحرین از ایران و تحت نظر انگلیس صورت گرفت !
13. ادعای 104 مرتبه جنگ با عراق و عدم اطلاع مردم کذب محض است! چگونه است که نه در اسناد و منابع تاریخی ، نه در منابع خود حکومت پهلوی و نه حتی در تاریخ شفاهی و خاطرات مردم ایران در این خصوص اخباری نیست ؟!
به گواهی تاریخ با ورود ارتش متفقین، ارتش پهلوی هیچ مقاومتی نکرده و با حضور شخص رضاشاه در سرباز خانه های دو لشکر تهران، دستور ترخیص همه و بازگشت آنها به خانه هایشان را صادر کرد.
قدرت او و ارتشش تنها در سرکوب مردم غیرمسلح کشورش بود .
14. اختلافات آمریکا و شوروی (جنگ سرد) پس از جنگ جهانی دوم و مرگ رضاخان به وجود آمد !
* رضاشاه با بودجه دولت، کارخانه تاسیس و پس از رسیدن به سوددهی، به بهای کمتر از قیمت واقعی، به خود یا وابستگان قدرت سیاسی اختصاص می داد.
وابستگی شدید این صنعت به قدرت های خارجی از جمله آلمان، ضربه مهلکی را در زمان جنگ جهان دوم به ایران وارد کرد. زیرا با خروج آلمانیها از ایران، تمام صنایع به آهنپارههایی بیارزش تبدیل شدند.
15. چیزی به اسم اتحادیه ورشو وجود ندارد !
نزدیک ترین مورد تاریخی، پیمان ورشو است که یک پیمان نظامی بوده است که از سال 1955 تا 1991 و سالها پس از دوره سلطنت رضاشاه برقرار بود و ارتباطی به ایران نیز نداشته است !
16. تاسیس شرکت های ماشین سازی اراک و تبریز سالها پس از مرگ رضاخان و در سال های 1346 و 1348 بوده است !
17. بانوان قبل از دوران رضاشاه هم طبق قانون حق رای داشتند !
در حقیقت قانون اساسی مشروطه، صراحتی درباره عدم مشارکت زنان نداشت .
* با دخالت های بیشمار حکومت در انتخابات مجلس که تنها نهادی بود که مردم به ظاهر در آن تاثیر داشتند، عملا حق رای از مردان نیز سلب شده بود چه برسد به بانوان !
18. ورود زنان به مشاغل اجتماعی در راستای برنامه های استعماری رضاخان بود .
دلیل حضور زنان در جامعه ، عادی سازی بی حجابی ، روابط ناسالم میان زن و مرد ، تخریب فرهنگ حاکم و فساد در جامعه مسلمان ایران بود نه خدمت به بانوان !
19. آموزش رایگان قبل از دوره رضاخان و در دوره مشروطیت برای کودکان اجباری شده بود !
20. چیزی به نام ارز جهانی وجود ندارد !
بر طبق اسناد، طی سالیان متمادی از جمله دوره سلطنت رضاخان، ارزش پول ایران رو به کاهش بوده است.
لذا لازمه قرار گرفتن پول ایران جزء ارزهای با ارزش، افزایش ارزش پول ایران یا کاهش ارزش واحد پول سایر کشورهاست؛ که مورد اول حاصل نشده است و در صورت رخ دادن مورد دوم نیز، ارتباطی به رضاخان ندارد!
کتاب آشنایی با علوم و معارف دفاع مقدس
سوالات صفحه 58
سوال 1 پاسخ ص 15
سوال 3 پاسخ ص 16و21
سوال 5 پاسخ ص 21
سوال 8 پاسخ ص 28
سوال 9 پاسخ ص 33
سوال 11 پاسخ ص 41
سوال 12 پاسخ ص 45
سوال 13 پاسخ ص 51
سوال 14 پاسخ ص 50
سوال 15 پاسخ ص 57
سوالات صفحه 100
سوال 1 پاسخ ص 64
سوال 3 پاسخ ص 74
سوال 6 پاسخ ص 89
سوال 7 پاسخ ص 93
سوال 9 پاسخ ص 97
سوال 10 نقش منافقین در جنگ پاسخ در کل کتاب
سوالات صفحه 139
سوال 2 پاسخ ص 104 و 111
سوال 3 پاسخ ص 116
سوال 5 پاسخ ص 126
سوال 7 پاسخ ص 133
سوال 8 پاسخ ص 136
سوالات صفحه 179
سوال 3 پاسخ 166
سوال 5 برخورد دوگانه سازمان ملل در صدور قطعنامه پاسخ ص 147
سوال 6 تجاوز مجدد عراق بعد از قطعنامه پاسخ ص 156
سوال 7 فروغ جاویدان و مرصاد ص 159و159
سوالات صفحه 235
سوال 1 پاسخ ص 184
سوال 4 پاسخ ص 199
سوال 5 پاسخ ص 214
سوال 6 پاسخ ص 213
سوال 9 پاسخ ص 228
سوال 10 پاسخ ص 232
سوال 11 نظریه فوکویاما پاسخ ص 230
****
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا (سوره نساء آیه145)
در تابستان 1367 و پس از عملیات مسلحانه فروغ جاویدان از سوی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و حمله به خاک ایران از طریق مرزهای غربی ایران و با پشتیبانی رژیم بعث عراق منافقین در «قالب یک ارتش متجاوز ظاهر شد، که از پشتیبانی کامل نیروهای نظامی بیگانه برخوردار بود.» (رضایی و سلیمی نمین، پاسداشت حقیقت:148)
"همزمان با پیشروی نیروهای سازمان مجاهدین خلق( منافقین) به داخل خاک ایران، بروز تحرکات و تنشهایی در زندان با سردمداری برخی از اعضای سازمان مجاهدین خلق(منافقین)، آغاز فعالیتهای برخی هواداران سازمان در سطح جامعه و ایجاد حرکتهایی برای برپایی آشوب و شورش در سطح شهرها و انتشار پیامهای مستمر سازمان از طریق رادیو و تحریک مردم به شورش رخ میدهد." (رضایی و سلیمی نمین، پاسداشت حقیقت:142)
در آستانه عملیات فروغ جاویدان، مسعود رجوی گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، 48 ساعته به تهران خواهیم رسید… از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور میدهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد… از طرفی در زندانها که باز شود آنها هم با ما هستند و با ما همراهی خواهند کرد. نیروهای زندان بالقوه با ما هستند.» این سخنان 3 روز قبل از آغاز عملیات و یک هفته قبل از آغاز اعدامها در تالار اجتماعات قرارگاه اشرف گفته شد.
مطابق روایت رسمی جمهوری اسلامی، زندانیان مجاهدین از حمله خبر داشته و خشنودی خود را از طریق برپایی جشن و سرودخوانی در زندان اعلام کرده بودند. آنان قرار بود پس از اشغال هر شهر، به ارتش او پیوسته و در فتح تهران شرکت کنند و به همین دلیل، آنها به عنوان مزدوران دشمن متجاوز در زمان جنگ محاکمه اعدام شدند.
??????????
گوشه ای از عملکرد سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس
1- ترور آیت الله خامنه ای در مسجد ابوذر تهران که موجب مجروحین شدید ایشان شد
2- انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی به همراه 72 نفر از مسئولین
3- ترور شهید رجایی رئیس جمهور و شهید باهنر نخست وزیر
4- ترور خدمتگزاران نظام جمهوری اسلامی از جمله شهید هاشمی نژاد - شهید قدوسی - شهید لاجوردی – شهید دیالمه و.......
5- ترور ائمه جمعه مطرح کشور، شهید صدوقی - شهید دستغیب - شهید اشرفی اصفهانی - شهید مدنی - شهید قاضی طباطبایی
6- ترور فرماندهان هشت سال دفاع مقدس از جمله شهید صیاد شیرازی
7- ترور افراد عادی و متدین در شهرها
8- بمب گذاری در شهرها و معابر عمومی و تجمعات و کشتار مردم عادی
9- حمله به کشور در عملیات موسوم به فروغ جاویدان که با عملیات مرصاد در هم شکسته شد
10- حدود یکصد حمله به یگانهای رزمی ایران در جبهه ها
11- جاسوسی و دادن اطلاعات یگانهای رزم ایران به بعثی های متجاوز
12- دادن اطلاعات پرواز هواپیمای حامل شهید محلاتی و حدود 50 نفر از مسئولین که مورد حمله هواپیماهای عراق قرار گرفته و همگی به شهادت رسیدند
13- شناسایی اسرای ایرانی در اردوگاه های عراق که موجب شکنجه و شهادت آنها میشد
14- بازجویی و شکنجه اسرای ایرانی در زندانهای عراق
15- جاسوسی بین اسرای ایرانی برای بعثی ها
16 – ترور بیش از 17000نفر از بهترین فرزندان این آب و خاک
17- تبلیغات منفی و مخدوش نمودن چهره ایران در دنیا
18- مشارکت در کشتار حجاج ایرانی در مراسم حج مکه مکرمه سال1366
19 – شناسایی رهبران انقلابی و مبارز عراقی در پوشش سپاه پاسداران و معرفی آنها به استخبارات عراق که موجب شهادت مظلومانه و فجیح همگی آنها گردید
20- همکاری با سیاستهای استکباری آمریکا و برگزاری همایش های مختلف در خارج از کشور
21- اعلام همبستگی زندانیان و مجرمین منافق با مهاجمین منافق به ایران در سال 1367 و عملیات فروغ جاویدان و شورش در زندانها و تلاش برای همکاری با مهاجمین از داخل کشور
آیا «دست بوسی» سنتی ناپسند است؟
اخیرا یکی از شاگردان آیتالله جوادی آملی، در صفحه ویژه ایشان در دیدار با جمعی از محققین نوشته است: یکی از دوستان به آیتالله جوادی آملی اصرار کرد دستشان را ببوسد. ایشان با لحنی ناصحانه به ما فرمود: «نه دست کسی را ببوسید و نه بگذارید دستتان را ببوسند. من تا کنون هیچ دستی را نبوسیدهام، جز یک دست و آن هم دست امام خمینی(س) بود و به راستی که آن دست بوسیدنی بود.»
در همین زمینه حجت الاسلام و المسلمین مستوفی، مسئول گروه معارف موسسه تنظیم و نشر آثار امام (س)، در یادداشتی به بررسی پسندی و یا ناپسندی سنت «دست بوسی» در اسلام پرداخته است.
در میان اقوام و ملل جهان از دیرباز، رفتارهایی برای نشان دادن احترام به دیگران، بزرگداشت افراد، ابراز محبت و دوستی ... وجود داشته است؛ این رفتارها در برابر رهبران دینی و بزرگترها، حاکمان و امیران، دانشمندان و دوستان وخویشاوندان و کودکان... بروز پیدا میکند، از جمله این رفتار بوسیدن سر و پیشانی، گونه و دست و پا میباشد.
در آثار و منابع اسلامی و در بین علما و مسلمین -از همه فرقهها و مذاهب- نیز چنین رفتارهایی را میتوان مشاهده کرد که یکی از آنها دست بوسی است. دربرابر رفتار «دست بوسی» دیدگاههای مختلفی وجود داشته و دارد که از تایید و تکذیب آن، تا حکم به اسحبات و یا کراهت و حرمت آن را میتوان سراغ گرفت.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، رفتارهای مورد اشاره به خودی خود و به ذات خویش، دارای حسن و قبح نیستند، و به بیان دیگر حسن و قبح ذاتی ندارند، و نیکویی و زشتی آن، وابسته به نیت ها و انگیزههای افراد، شرایط اجتماعی، فرد انجام دهنده و... برمیگردد؛ به عنوان مثال، دست بوسی کودکی نوزاد نمیتواند معنا و مفهوم زشت و ناپسندی در هیچ فرهنگ و مذهبی داشته باشد، و معنای آن جز ابراز محبت و عاطفه نسبت به کودک نخواهد بود.
بنابراین، در بررسی رفتار «دست بوسی» و پسند و ناپسندی آن، باید به جوانب دیگر آن پرداخت، و به انگیزهها، نتایج و آثار آن توجه کرد، براین پایه، حکم واحد و یکسانی برای «دست بوسی» نمیتوان صادر کرد، که همه موارد و افراد را در همه شرایط و زمانها و مکانها در برگیرد و آنرا درهمه موارد ناپسند و مذموم یا مورد پسند و نیکو شمرد.
نباید از یاد برد که اقوام و مللی که به اسلام گرویدند، دارای رفتارهای مختلف به جهت احترام و تکریم بزرگان و دیگران بودند، و اسلام دربرابر این رفتارها سه گونه برخورد داشته است، پارهای از آنها را تایید و برخی را رد نموده است و پیرامون برخی از رفتارها نیز سکوت اختیار کرده یعنی ما رد و یا اثباتی در سیره و سنت پیغمبر(ص) و بزرگان اسلام در برابر آن نمیشناسیم.
در اسلام، رفتاری مانند «سجده» دربرابر دیگران به شدت رد و نفی شده است، ولی پیرامون «دستبوسی»، آثار مختلفی در دست است که برخی آن را تایید و برخی رد میکنند، بنابراین میتوان گفت که نظر اسلام و دین پیرامون آن، نه رد مطلق و نه تأیید مطلق میباشد، بلکه با توجه به موارد آن که به سبب انگیزهها و شرایط تغییر میکند، حکم آن نیز مختلف میشود، بی شک میتوان گفت که «دستبوسی» که موجب خواری و ذلت «دستبوسنده» و کبر وغرور کسی شود که دست او بوسیده میشود، ناپسند و مذموم است.
اینک با نقل نمونههایی از سنت و سخنان بزرگان اسلام، زوایای بیشتری ازبحث برای خوانندگان روشن میشود. بیش از نقل آنها، توجه به یک نکته مفید خواهد بود که در اسلام اموری از بوسیدن دست خویشتن وجود دارد، چنانکه پیغمبر(ص) و... پس از استلام حجرالاسود، دست خود را میبوسید و یا امام علیه السلام در دادن صدقه دست خود را میبوسید، که این خود حکایت میکند دست به دلیل تماس با حجر و... مبارک شده و ارزش بوسیدن دارد، همین نکته در مورد بوسیدن دست دیگران نیز میتواند مورد توجه قرار گیرد.
1- در سنت و سیره اصحاب و یاران پیغمبر(س) و ائمه معصومین(ع)، مواردی دیده میشود که آنها دست پیغمبر(س) و امام(ع) را بوسیدهاند، و نهی و ردی از سوی آنان نیز نشده است.
در کتاب «موسوعة الدفاع عن رسولالله(ص)،ج2، ص 79»مینویسد: «در مورد بوسیدن دست، احادیث و آثار فراوانی وجود دارد که مجموع آن بر ثبوت آن از پیغمبر(ص) دلالت میکند.»
در آثار و منابع از بوسیدن دست پیغمبر(ص) توسط یاران و اصحاب از جمله زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه و بوسیدن دست امام حسین(ص) توسط فرزدق شاعر و بوسیدن دست امام صادق(ص) توسط محمد بن مسلم [فقیه و راوی بزرگ شیعه] ...حکایت شده است.
[کنزالعمال، ج29، 220، جامع الاحادیث، ج28، ص10، کافی، ج2، ص 185، بحارالانوار، ج46، ص 957؛ کشف العمه، ج2، ص43، تفسیر منسوب به امام عسکری(ع)، ص 637و...]
2- در کتاب شریف کافی از امام صادق علیه السلام با سند صحیح نقل شده است:« سر و دست کسی جز سر و دست پیغمبر(ص) یا کسی که از او اراده رسول خدا(ص) بشود، بوسیده نمیشود.» و در روایت دیگری فرمودهاند، دست بوسیدن جز برای پیغمبر و جانشین پیغمبر(ص) شایسته نیست.[کافی، ج2، ص 185]
3- در منابع اهل سنت از بوسیدن دست خلیفه دوم توسط ابوعبیده جراح [السنن الکبری، ج7، ص 101] و بوسیدن دست انس به مالک به دلیل تماس با دست پیغمبر(ص) و ... یاد شده است.
4- شهید اول، از فقهای بزرگ شیعه، به جواز بوسیدن دست برادران مسلمان که به عنوان تعظیم و بزرگداشت مومن فتوا میدهد [القواعد و الفوائد،ج2، الدروس الشرعیه، ج2، ص 18]
5- عالمان اهل سنت نیز به جواز، بلکه استحباب آن نظر دادهاند از جمله صاحب البحر المحیط در تفسیر خویش[ج6، ص 327] به جواز دست بوسی، و صاحب فیض القدیر [ج6، ص15] به استحباب آن برای علم و شرف قائل شدهاند.
درمجموع از روایات، فتاوا و دیدگاههای فقیهان اسلام، نمیتوان دست بوسی را کاری نادرست و ناپسند برشمرد، آری باید توجه داشت که این رفتار نباید موجب تجلیل و احترام کسانی شود که شایستگی ندارند، و نباید برای امور دنیا و ارباب زر و زور انجام پذیرد، و نباید موجب خواری و... گردد.
بنابراین، چه زیبا و پسندیده است که فقط این «دستبوسی» در برابر کسانی انجام شود که قصد و نیت از آن تجلیل و بزرگداشت پیغمبر(ص) باشد، و آن کسی که دست میبوسد و آن که دستش بوسیده میشود، هر دو مراقب باشند که مبادا انگیزههای دیگر در آن راه پیدا کند.
شهید فوزیه شیر دل
از دیگر شهدای زن می توان به اسم «فوزیه شیردل» اشاره کرد. دوم اردیبهشتماه سال 13338متولد شد. پس از اخذ مدرک سوم راهنمایی وارد بهداری شد و پس از گذشت سه سال از خدمت در بهداری شهر کرمانشاه به پاوه منتقل شد و در بیمارستان این شهر به عنوان بهیار ایفای نقش کرد.
سرانجام روز 25 مرداد 1358 در جریان حمله گروهک ضد انقلاب دموکرات به بهداری پاوه و محاصره بهداری، در حالی که شهیده فوزیه شیردل مشغول کمک کردن به یاران شهید دکتر مصطفی چمران برای راهنمایی بالگرد بود، مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و پس از گذشت 16 ساعت خونریزی به شهادت میرسد. پیکر این شهیده در گلزار شهدای باغ فردوس استان کرمانشاه خاکسپاری شده است.
شهیده فوزیه شیر دل از سوی سازمان بسیج مستضعفین، شهید شاخص جامعه زنان سال 93 معرفی شده است.