شیطان از ماده «شطن» به معنای مخالفت می باشد، و به هر موجود طغیانگر و مخالفی گویند، خواه از انسان ها باشد یا از جن و یا از حیوانات. [1] به عبارت دیگر؛ شیطان یک عنوان است که معمولاً به موجودی به نام ابلیس داده می شود. ابلیس، جنی بوده است که از خدا نافرمانی کرده است.
شیطان پرستی به معنای عام؛ یعنی اطاعت از شیطان و پرستش آن به عنوان معبود است.
امروزه گروه ها ی مختلفی به عنوان شیطان پرست مطرح هستند که باید گفت این گونه انحرافات نه تنها تازگی ندارد که بعضی به آن پیشینه هزار ساله می دهند و دلیل آن را پرستش هر موجود دارای قدرت از سوی مردمان هزاران سال پیش و یا وجود دو خدای ضد هم؛ یعنی خدای خیر و شر در اندیشه های پیشینیان می دانند که نمونه آن را در آیین زرتشت و قبل از آن در دنیای مصر باستان و بین النهرین می توان یافت. در دین زرتشت اهریمن خدای شر در کنار اهورا مزدا خدای خیر پرستش می شود. برای نخستین بار شخصی به اسم " توماس هاردینگ "در 1565 میلادی در کتاب "تکذیب یک کتاب" واژه شیطان پرستی را علیه"مارتین لوتر" به کار برد [2] و باعث ترویج و شیوع این لفظ شد تا جایی که شیطان پرستی در قرون 17 و 18 میلادی در برخی کشورهای غربی به صورت یک رسم ظهور یافت که به مخالفت با ادیان ابراهیمی می پرداخت. ترویج این پدیده مدیون حمایت های بی دریغ سرمایه داران یهودی و فراماسون ها بود .جادو گری و شیطان پرستی را در اوایل قرن 19 میلادی بعضی از سرمایه داران و اشراف زادگان انگلیسی که عضو گروه های فراماسونری بودند به رهبری شخصی به اسم " سر فرانسیس داشو "با نام باشگاه آتش جهنم در شهر لندن گسترش دادند. و با تلاش آنها این گروه ها در آمریکا نیز رواج یافتند. اغلب این سرمایه داران که از شیطان پرستان حمایت می کردند از قاچاقچیان و تولید گنندگان مشروبات الکلی و مروجین قمار خانه ها و مرکز فساد در اروپا و آمریکا به شمار می رفتند. [3]
افکار و عقاید
عموم شیطان پرستان به جای اطاعت از قوانین الاهی و اخلاقی بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمای های موجودی مافوق با قوانین خاصی تمرکز دارند و از باورها و گرایش های ادیان گذشته مخصوصاً ادیان ابراهیمی و مسیحیت و اسلام اجتناب می کنند و به جای خدا محوری گرایش به خود پرستی دارند و با الگوگیری از مکاتب ماتریالیستی و اومانیستی، خود محور و جادو محورند و خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می بینند و بعضی دیگر شیطان را خدا می دانند و به پرستش آن رو ی می آورند. [4]
گروه ها و گرایش ها
شیطان پرستان را به دو گروه اصلی تقسیم می کنند:
الف: شیطان پرستی فلسفی
ب: شیطان پرستی دینی
شیطان پرستی فلسفی
این گرایش را منتسب به شخصی به اسم " آنتووان شزاندر لاوی" مؤسس کلیسای شیطان و نویسنده کتاب انجیل شیطانی و بنیانگذار شیطان پرستی لاوی می دانند. او شیطان را فرمانروای زمین می داند لاوی تحت تأثیر نوشته های نیچه فیلسوف غربی و دیگران قرار داشت و در نظرش شیطان موجودی مثبت بود در حالی که تعالیم خداجویانه کلیسا را مسخره می کرد خود را خدای خود می داند.
شیطان پرستی دینی
در این گرایش، اول باید یک قانون ماورای طبیعی را که در آن یک یا چند خدا تعریف شده است و همه شیطانی هستند و یا به وسیله شیطان شناخته می شوند بپذیرد این شیاطین می توانند ذهنی باشند یا از بین الاهه های باستان بین النهرین یا مصر انتخاب شوند کلیه فرقه های شیطان پرستی یک اصل مشترک دارند و آن هم در اولویت قرار دادن خود شخص است، گروه دیگر شرپرستان هستند که معروف به رواج انواع فحشا و ابتذال جنسی هستند. آنها دنیایی را ترسیم می کنند که هیچ روزنه امیدی برای آن متصور نیست لذا شیطان پرستی را دنیای تاریک می نامند و از موارد رایج اعمال و عقاید آنها خودکشی است که آن را بهترین راه رسیده به حقیقت می دانند. [5]
شیطان پرستی در ایران
در کشور ما شیطان پرستی تحرکات و فعالیت هایی را به صورت مخفی و زیرزمینی آغاز کرده است. سبک تبلیغ آنها کمتر عقیدتی است و بیشتر از راه پارتی و مهمانی های شبانه صورت می گیرد که در آن انواع مشروبات الکلی و آمیختگی پسران و دختران و موسیقی بی ریشه جاز که از موسیقی یهودی گرفته شده و قرص های روان گردان و مواد مخدر مانند شیشه و کوکائین، وجود دارد. [6]
علائم و سمبل ها
شیطان پرستان دارای علائم خاصی هستند که در مجالس خود می آورند و یا حتی بر روی لباس های آنها وجود دارد تا با آن به دیگران بفهمانند که عقیده و رفتار آنها چگونه است و در مواردی افرادی ندانسته از این علائم استفاده می کنند؛ مثلاً از لباس هایی با علائم آنها استفاده می کنند.
بعضی از علائم و سمبول های آنها عباتند از:
پنج ضلعی وارونه یا ستاره صبح
صلیب شکسته یا چرخ خورشید
چشمی که به همه جا می نگرد
صلیب وارونه
تبر رو به پائین و ...
و علائم دیگری از همین قبیل که هر کدام حاکی از رموز خاصی می باشد. [7]
اشکالا ت و انحرافات
اشکالات این فرقه های منحرف واضح تر از آن است که نیازی به بیان داشته باشد با این حال چند اشکال بزرگ به طور اختصار ذکر می شود :
الف: پرستش غیر خدا
مشخص است طبق عقیده آنها خدا پرستش نمی شود بلکه به پرستش شیطان و خود می پردازند و این پلیدترین کار است.
ب:ضدیت و مبارزه با ادیان ابراهیمی
ج: ارتکاب اعمال کریه و خلاف اخلاق انسانی؛ مثل اشاعه فساد و ابتذال جنسی و... .
حرف آخر اینکه:
شیطان پرستی عقیده باطلی است که افرادی برای رسیدن به مقاصد شیطانی خود پای بند آن هستند. و در حال حاضر هم با حیله های مختلف (مسائل جنسی ،اعتیاد، الکل، ابتذال و... ) به دنبال جذب نیرو مخصوصاً از بین جوانان برای گروه های انحرافی خود می باشند.