رابطه اخوان المسلمین با انقلاب اسلامی
جنبش اخوانالمسلمین را اصولاً باید زائیده اوضاع سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر مصر در پی رواج تفکر جدایی دین از سیاست (سکولاریسم) در میان روشنفکران و آهنگ احساسات ملیگرایانه برای اصلاح این کشور در دوران اختتاق بعد از انقلاب 1919 مصر برضد انگلیس دانست.
اهداف بنیانگذاران این جنبش- به ویژه حسن البناء- از یک سو بر ایجاد تحول در اعتقادات اسلامی مسلمانان و بالاخص مصریان از حالتی ایستا و بیتحرک به سمت پویایی و حاکمیت تعالیم شریعت بر زندگی اجتماعی و سیاسی مصر و از سوی دیگر بر یگانگی مسلمانان در برابر استعمارگران غرب که کشورهای اسلامی را مورد تجاوز قرار داده بودند، دور میزد.
هدفها و اقدامات عملی اخوانالمسلمین در زمینههایی که ذکر شد، تا پیش از کشته شدن حسن البناء توأم با نوعی هماهنگی و یکپارچگی بود لیکن در پی این حادثه و به ویژه ظهور جمال عبدالناصر در صحنه قدرت مصر و بهرهگیری وی از اسلام در جهت اهداف خود، نوعی تفاوت بین اهداف و اقدامات اخوانالمسلمین به وجود آمد از آنجا که این جنبش به عنوان یک حزب در کشور مصر تلقی نمیشود، لکن به دلیل اهمیت آن به ذکر تاریخچه ای از فعالیت هایش می پردازیم.
بعد از پیام عربی رهبر انقلاب به مردم مصر، رسانههای ضدانقلاب سعی کردند با جنجال و هیاهو و استناد به یک خبر غیررسمی، اصل پیام و توصیههای آن را به حاشیه ببرند. این رسانهها مدعی واکنش منفی اخوان به پیام رهبری شدند، با اینکه رهبر انقلاب در پیام خود به طور خاص از گروهی نام نبرده بودند. البته بعدا مشخص شد که خبر مطرح شده در سایت انگلیسی اخوان، نظر شخصی سردبیر آن سایت بوده که حتی گاهی به نظرات آدمی چون مریم رجوی هم استناد میکند!
برای شناخت گروههای اسلامی منطقه، باید همه جوانب و حساسیتها را در نظر داشت. اولا این گروهها براساس منافع خودشان تاسیس شدهاند نه منافع ایران. بنابراین ممکن است حتی مخالفان شیعه و ایران در آنها حضور داشته باشند و گاهی علیه ایران هم حرفی بزنند که اصلا عجیب نیست، چون آنها براساس اهدافی مشترک دور هم جمع شدهاند. ثانیا فشار وهابیون و مخالفان ایران و مخصوصا حکومت مصر را برای بدنام کردن این گروهها نباید فراموش کرد.
این روزها که نام اخوان المسلمین روی زبانها افتاده و رسانه های ضدنظام هم به آن علاقه پیدا کردهاند، بد نیست نگاهی داشته باشیم به سوابق این گروه و روابط پر فراز و نشیب آن با ایران. شاید مرور گذشته، به ما کمک کند تا معنای اختلاف نظر در جماعت اخوان، معنای آن خبر کوتاه سایت انگلیسی اخوان، معنای سکوت اخوان و در نهایت معنای «امام خامنهای» گفتن حامد الهلباوی را در بیبیسی بهتر درک کنیم. جالب اینجاست که مجری بیبیسی دست به هر کاری زد (حتی تحریف سخنان رهبری) تا عضو ارشد اخوان را وادار به اتخاذ موضعی منفی کند که موفق نشد.
حسن البنا پایه گذار اخوان المسلمین
اخوانالمسلمین در سال 1928میلادی در مصر، توسط شیخ حسن البنا تاسیس شد. حسنالبنا، از مؤسسان اولیه و اصلی حرکت تقریب بین مذاهب اسلامی در قاهره بود که به همت شیخ محمدتقی قمی شکل گرفت. یکى از اهداف اولیه اخوان المسلمین تاسیس حکومتى بر مبناى اصول اسلام بود. حسن البنا براى دستیابى به این هدف ، پیروانش را به تلاش در تحقق حکومت اسلامى تشویق مى کرد. به عقیده حسن البنا اگر مسلمانان به چنین تلاشى مبادرت نکنند، در پیشگاه خداوند، گناهکار و مقصر خواهند بود. البته سیستم حکومتی حزب حاکم مصر به گونهای بود که رهبران بعدی، کمتر به سراغ این هدف اصلی رفتند.
اصول و پیام اخوان
اسحاق موسیالحسینی در کتاب خود درباره اخوانالمسلمین، استدلال میکند که آنها دارای 6 اصل میباشند:
1- علمی: ارائه یک تفسیر دقیق از قرآن و دفاع از آن در برابر تفسیرهای نادرست.
2- عملی: دعوت مصر و دول اسلامی براساس اصول قرآنی و تجدید نقش و تأثیر عمیق آن.
3- اقتصادی: گسترش و حفاظت از ثروت ملی، ارتقاء سطح زندگی و تحقق عدالت.
4- اجتماعی و خیرخواهانه: مبارزه با جهل، بیماری و فقر.
5- میهن دوستی و ملی گرایی: آزادسازی دره نیل وکلیه کشورهای عرب و در نهایت همه دنیای اسلام.
6- جنبه انسانی و جهانی: ترویج صلح جهانی و تمدن انسانی بر بنیادهای جدید مادی و معنوی اسلام
اخوانالمسلمین و دولتهای اسلامی
حسن البناء در تلاش برای دعوت به حکومت اسلامی مطلوب خود، ضمن انتقاد از دولتها، با ارسال نامهها و بیانیههای متعدد برای آنها، برنامهها و نظرات خود را در مورد نحوه اداره مملکت تشریح کرد. از جمله این اقدامات، ارسال رسالهای تحت عنوان «نحوالنور» به سران کشورهای اسلامی و رهبران برجسته جهان عرب، (بعد از انعقاد پیمان 1936) است که در آن برنامههای اصلاحی اخوان عنوان شده است.
بطورکلی فعالیتهای خارجی اخوان، رویکردی از ماده دوم آیین نامه این حرکت است که اذعان میکند: اخوانالمسلمین، حرکتی جهانی و اسلامی است که در راه رسیدن به آرمانهای اسلامی تلاش میکند.
اولین شعبه خارجی اخوانالمسلمین در سال 1937 در دمشق ایجاد شد که دفتر کمیته مرکزی مسوول تأسیس مراکزی در سوریه و لبنان نیز بود. البته هر دفتر مرکزی میتوانست با نظارت کمیته مرکزی شعباتی دایر کند.
در دهه50 میلادی، اخوان دفاتر زیادی در لبنان، سوریه، فلسطین، اردن، عراق، عربستان، اندونزی، سریلانکا و پاکستان دایر نمود و در ایران همکاری نزدیکی با فدائیان اسلام داشت که منجر به ترجمه و نشر بسیاری از آثار رهبران اخوانالمسلمین در ایران شد. از طرفی در زمان دستگیری و اعلام حکم اعدام نواب صفوی و رهبران فدائیان اسلام، هیأتی از اخوانالمسلمین برای رایزنی و جلوگیری از اعدام آنها به ایران آمد.
اخوان المسلمین و انقلاب اسلامی
اخوان المسلمین اولین گروهی بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آن را تایید و از پناه دادن شاه توسط رژیم مصر انتقاد کرد. این جماعت در سال 57 اعلامیهای منتشر کرد و انقلاب اسلامی ایران را الگویی برای مبارزت اسلامی خود علیه دولت وابسته و ضداسلامی مصر دانست و از تمام مسلمانان جهان نیز خواست تا از مسلمانان ایران سرمشق بگیرند. اخوان نخستین گروهی بودند که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برای عرض تبریک به ایران آمده و خدمت امام خمینی رسیدند. (سید هادی خسروشاهی)
اخوانالمسلمین بعد از پیروزی انقلاب کتابی تحت عنوان «خمینی آلترناتیو اسلامی» به قلم فتحی عبدالعزیز منتشر کرد که در آن آمده است: «انقلاب امام خمینی ، انقلاب یک فرقه اسلامی علیه فرقهای دیگر نیست، بلکه مرکز ثقل ارزشها و اعتقادات مشترکی است که همه مسلمانان را به وحدت میخواند، همان چیزی که انقلاب ایران برای آن به وقوع پیوست.»
در پی جنگ ایران و عراق، روابط اخوان با ایران تا حدودی به سردی گرایید. بعضیها دلیل تغییر رفتار اخوان را در آن مقطع، عدم استقبال ایران از پیشنهاد آنها برای میانجیگری در مساله گروگانهای آمریکایی و طولانی شدن جنگ تحمیلی و فشار کشورهای عرب منطقه بر آنها میدانند.
در همین زمان شیخ صلاح ابواسماعیل (از اعضای اخوان المسلمین) طی سخنانی، اخوان المسلمین را حامی عراق دانست، اما عمر تلمسانی رهبر وقت اخوان اعلام کرد که شیخ ابواسماعیل نظر شخصی خود را بیان کرده است. همچنین در همین دوران برخی اعضای اخوان ایران را متهم کردند که در صدد سلطه بر کل جهان اسلام است و لذا دست به تبلیغات و انتشار کتاب علیه ایران زدند.
شیخ عمر التلمسانی و سید هادی خسروشاهی
دوران رهبری محمد مهدی عاکف
در سالهای اخیر و در دوره رهبری محمد مهدی عاکف، اخوان المسلمین مواضع خوبی در قبال ایران و تشیع اتخاذ کرد که حساسیت کشورهای عربی را برانگیخت و حتی گاهی موجب اختلافات داخلی در اخوانالمسلمین نیز شد. رهبر اخوان المسلمین از برنامهى اتمى ایران حتى با احتمال هدف ساخت بمب اتمى حمایت میکرد. عاکف در مصاحبهای با روزنامه کویتى النهار گفته بود «چه مانعى دارد که مذهب شیعه گسترش یابد؟ سازمان کنفرانس کشورهاى اسلامى 56 عضو سنی مذهب دارد، حالا چرا باید از تنها کشور شیعه جهان ترسید؟»
رسانه های عربی ادعا کردند که مصاحبه عاکف تحریف شده است اما او در گفتگو با الشرق الأوسط تاکید کرد: پاسخ چاپ شده از قول من صحیح و بدون تحریف بوده است. به همین علت «جهاد عوده» عضو دبیرخانهى سیاست گذارى حزب حاکم الوطنى (حزب مبارک) از اظهارات عاکف انتقاد کرد و گفت که رهبر اخوان المسلمین ظاهراً نمى تواند بین صواب و خطا و دوست و دشمن را تشخیص دهد. جهاد از عاکف خواست کمى به مطالعه کتابهاى شیعیان دربارهى سنى گرى بپردازد تا بفهمد از چه کسانى دفاع مى کند؟!
محمدمهدی عاکف
اختلافات داخلی اخوان
مواضع محمد مهدی عاکف و اخوان المسلمین باعث بروز برخی اختلافاتی در داخل تشکیلات جماعت و اظهارات برخی اعضاء علیه ایران و مذهب تشیع شد اما عاکف تاکید میکرد که موضع برخی اعضای این جنبش موضع شخصی است و ارتباطی به دفتر هماهنگی اخوان المسلمین ندارد.
عاکف در پاسخ به این سوال که «آیا مقالات «یوسف ندا» (مسئول روابط بین الملل اخوان) خطوط قرمز را زیر پا نگذاشته؟» اظهار داشت:«مطالبی که ایشان درباره شیعه نوشته است همان مطالبی است که همه ما بر اساس آن تربیت شده ایم. من با او درباره نگاه مثبت به تشیع موافقم. البته کار ما سیاسی است نه ورود در امور مذهبی. در هر حال ایران یک قدرت سیاسی است و مردم ایران مسلمان و شیعه اند و به خدا و رسول(ص) و قرآن عقیده دارند. همین کافی است و نباید روی اختلاف مذهبی تاکید شود»
یوسف ندا و استاد خسروشاهی
مواضع اخوان درباره عربستان
محمد مهدی عاکف همچنین از حملات عربستان علیه شیعیان یمنی هم انتقاد میکرد و از این کشور میخواست که از کشتار شیعیان یمن دست بردارد که البته با واکنش منفی عربستان و احزاب مختلف مصر روبرو شد. احزاب مصری اخوان را به نزدیک کردن مواضع خود به ایران و ایجاد شکاف در وحدت دولتهای عربی متهم کردند. «محمد الفوقی» رئیس کمیسیون روابط خارجی پارلمان مصر با انتقاد از موضع عاکف گفت: اخوان نباید این درخواست را از دولت سعودی میکرد؛ آنها باید از حوثیها میخواستند تا کشتار مردم یمن را متوقف کنند! همچنین قویطه یکی دیگر از نمایندگان پارلمان مصر گفت: موضع اخوان در محکوم کردن کشتن شیعیان یمن، به خاطر نزدیک بودن مواضع آنها به ایرانیهاست؛ وگرنه از خود الحوثیها میخواست تا به جنگ پایان دهند!
وی همچنین در پاسخ به ادعاهای حسنین هیکل که اخوان المسلمین را به جیره خواری عربستان متهم کرده بود، گفت: «به چه دلیل این ادعا را مطرح می کند؟! اتفاقا عربستان ما را به دست جلاد سپرده است. اگر عربستان ما را تامین مالی می کند پس چرا این همه فشار و سرکوب بر اخوان وجود دارد؟!»
مواضع اخوان درباره حزب الله
محمد مهدی عاکف درباره حزب الله لبنان هم مواضعی روشن و قاطع داشت. وی اعلام کرده بود که حاضر است دهها هزار نیروی نظامی برای حمایت از حزبالله اعزام کند! (به نقل از سید هادی خسروشاهی) وی درباره آثار جنگ 33 روزه لبنان نیز گفته است: من بر این باورم که ایستادگی، پایداری و مقاومت بی نظیر رزمندگان مقاومت اسلامی در میدان جنگ که همه مردم جهان را شگفت زده کرد، توانست طرح خاورمیانه جدید را ناکام کند.
عاکف ضمن انتقاد موضع حاکمان عرب در قبال جنگ اسرائیل با حزب الله، خطاب به رزمندگان مقاومت و سید حسن نصرالله هم گفت:«شما همه ملت های عرب و مسلمان را سربلند کردید و از عزت و کرامت و ارزشهای امت و کشورتان لبنان، شرافتمندانه دفاع کردید. تاریخ هرگز ایثار و فداکاریتان را از یاد نخواهد برد. جهاد و فداکاری شما در صحیفه اعمالتان ثبت شده است و خداوند در روز قیامت به شما پاداش خیر خواهد داد. وجود چنین فرزندان رشید و سلحشوری، گوارای مردم لبنان باد. برای امت اسلام پایدار و سربلند باشید.»
مواضع اخوان درباره مصر و قرارداد کمپ دیوید
محمد مهدی عاکف درخصوص قرارداد کمپ دیوید و نقس مصر نیز گفته است: پس از گذشت سالهای طولانی از امضای پیمان کمپ دیوید، اکنون زمان تجدیدنظر در این موافقتنامه به نفع ملت مصر و امت عربی و اسلامی است. وی در خصوص وضعیت مصر نیز اعتقاد داشت :«الآن مصر در جهان عرب جایگاهی ندارد و ارزشی برای او قائل نمی شوند.»
وی درباره واکنش دولت مصر به مواضع اخوان نیز با صراحت تاکید میکرد:«درباره دولت مصر باید بگویم که هیچ ارزشی برای آن قائل نیستم و در محاسبات و اظهارات خودم توجهی به آن نمیکنم و هر سخنی که مورد رضای خدا باشد خواه درباره ایران یا حزب الله یا مسائل داخلی یا برادرانمان در غزه بیواهمه بیان می کنم. اقداماتی که دولت مصر انجام میدهد به نفع مصر نیست و آبروی کشور را به خطر انداخته است. کشور مصر کشور علما، مهد تمدن، کشور الازهر و کشور اقتدار بوده است و نظام فاسد مصر حق ندارد کاری کند که مردم جهان از مصر متنفر شوند به گونه ای که از فرط خشم و تنفر به سفارتخانه های مصر در کشورهای دیگر حمله کنند.» (یعنی همان تحلیلی که رهبر انقلاب از آن به عنوان تحقیر مردم مصر نام بردند)
مواضع عاکف درباره آمریکا و اوباما
«به نظر من مدیریت جدید هم مثل مدیریت قبلی بلکه بدتر از آن است. وقتی بوش بر سر کار بود او را خوب می شناختیم… ولی اوباما آمد و از در دوستی وارد شد و نمی دانیم چه می خواهد بکند. یکبار خبرنگار نیوزویک درباره اوباما از من پرسید. گفتم : به اوباما می گویم تو وارث فجایع بزرگی هستی. پرسش من از تو این است که بالاخره درباره فلسطین، عراق و افغانستان چه تصمیمی داری؟ توقع این است که عدالت و آزادی را همان گونه که بر زبان می آورد در عمل اجرا کند.»
اخوان المسلمین در سال 57 اعلامیهای منتشر کرد و انقلاب اسلامی ایران را الگویی برای مبارزت اسلامی خود علیه دولت وابسته و ضداسلامی مصر دانست و از تمام مسلمانان جهان نیز خواست تا از مسلمانان ایران سرمشق بگیرند
برکناری یا بازنشتگی؟
در سالهای اخیر مواضع محمد مهدی عاکف مخصوصا حمایت او از ایران و شیعیان، حساسیت کشورهای عربی و حکومت مصر را برانگیخت که این مساله گاهی موجب اختلافات داخلی در اخوان المسلمین هم میشد. چرا که حکومت مصر به این بهانه فشارها را بر اخوان المسلمین بیشترمیکرد.
محمدمهدی عاکف در چند سال گذشته آنقدر از ایران، شیعه و حزب الله لبنان تعریف و تمجید کرد و آنقدر علیه سران عرب حرف زد که در نهایت یک سال پیش از رهبری اخوان المسلمین کنار رفت (یا کنار گذاشته شد!) و یکی از نزدیکان وی به نام محمد بدیع به جای او انتخاب شد. خود او ضمن اشاره به بروز برخی اختلافات، سن بالای خود را دلیل کنارهگیریاش اعلام کرد.
البته اختلافات داخلی اخوان، فقط به مواضع آنها درباره ایران و مذهب شیعه مربوط نمیشود، علاوه بر اینها، اختلافاتی نیز میان اعضای قدیمی و جوان اخوان و اختلافاتی بر سر تفسیر عقاید حسن البنا و سید قطب در میان آنها وجود دارد. به هرحال محمد مهدی عاکف هنوز هم یکی از رهبران مورد احترام اخوان به شمار میآید.
مواضع محمد بدیع
محمد بدیع سعی کرده است بدون اشاره و اسم آوردن از کسی و پرهیز از اختلافات و تاکید بر مشترکات، راه مرشد قبلی یعنی محمدمهدی عاکف را دنبال کند. وی چندی پیش در یادداشتی وظیفه فرمانروایان امت را خدمت به اسلام دانسته بود. مروری بر این یادداشت، مواضع محمد بدیع را به خوبی نشان میدهد:
«فرمانروایان کی از خواب غفلت بیدار می شوند تا مسئوولیت شان را ادا کنند؟ چه وقت درک میکنند که خواسته اصلی از ایشان، پشتیبانی از یکدیگر، وحدت اسلامی و ترک اختلافی است که توانمندی های شان را به ناتوانی مبدل کرده است؟ به تحقیق فرماندهان یک ونیم میلیارد مسلمان؛ توان مقابله با چند میلیون صهیونست را که به مقدسات ما بازی می کند، دارند؛ در توان شان هست که پیروزی مطلوب و خواسته شده را متحقق سازند و به ویژه که خزاین زیرزمینی در سرزمین های اسلامی تعبیه شده است. حکام این امتی که خداوند به ایشان عزت و ابهت داده است، توان نجات زنان مسلمان اسیر در زندان های صهیونست های غاصب را دارند؛ آنانیکه فریاد می شکند و برای دور کردن ذلت و اهانت از خود ندا سر میدهند.
ای حکام امت: امام حسن بصری رحمه الله حاکم عادل را این گونه وصف می کند: (خداوند این وظایف را به دوش حاکم عادل قرار داده است: راست کننده هر کجرو و منحرف، رام کننده هر ظالم، اصلاحگر هر فاسد، نیرومند گرداننده هر ضعیف، دادگر هر ستمدیده، پناهگاه هر دل سوخته، آنکه بین خداوند و بنده گان قرار دارد که کلام خدا را می شنود و به ایشان می شنواند، تابع فرمان خداست و ایشان را تابع خدا می گرداند، اوست که بین بندگان خدا فیصله جاهلانه نمی کند، راه ستمگران را نمی پیماید و مستکبرین را بر ضعیفان مسلط نمی گرداند.
های فرمانروایان مسلمان: اسلامی که به آن منسوب هستید، فریاد می کشد که وضعیت امت تنها به جهاد استوار می گردد؛ خداوند می فرماید: ای مؤمنان! شما را چه شده که وقتی گفته میشود در راه خدا جهاد کنید، به زمین سنگین میشوید، آیا زندگی دنیوی را به زندگی اخروی ترجیح می دهید؟ پس بیداری، عظمت و بزرگی ما در گرو این استقامت است که متحقق نمی شود مگر به پایمردی و بذل مال، سلاح، رسانه ها، نفس و وقت……. بدانید که ملت های مسلمان امید خیر به شما دارند؛ لذا آرزوهای شان را به باد فنا ندهید؛ چراکه شما در بزرگترین موقف تجارت با خداوند قرار دارید.»
توجه به این نکات، ما را کمک می کند تا درباره رفتار اخوان المسلمین درک بهتری داشته باشیم. مخصوصا در چنین شرایطی که آمریکا و کشورهای غربی و اسرائیل و حتی رهبران مرتجع عرب، نگران انقلاب مردم مصر هستند و با توسل به نقشههای مختلف به ویژه از طریق پروژه اسلام هراسی سعی در انحراف انقلاب آنها را دارند. پس در چنین شرایطی اخوان حق دارد که با احتیاط کامل حرکت کند. در مطلب قبلی هم نوشتم که جار و جنجال رسانهای ضدانقلاب، فقط مصرف داخلی دارد آنهم برای سبزها. آینده بهترین شاهد برای اثبات این حرف است…
فرآوری:یوسف قاضی زاده