اگر ما اسم فردی را که در طول تاریخ از او جز دشمنی و کینه نسبت به اسلام چیز دیگری سراغ نداریم و هیچ فضیلتی در او نمیبینیم، جز اینکه با مسلمین می جنگیده، روی بچهمان بگذاریم، مثلاً اسم او را بابک بگذاریم، بچهمان فردا بزرگ می شود، با خود می گوید اسم دوستانم را حسن، حسین، عباس، علی و مرتضی گذاشتهاند، اسم من هم بابک است؛ من هم بروم سراغ هم اسم خودم ببینم او کیست وقتی می رود سراغ او، می بیند در زندگی آن آدم از نظر انسانی چیزی نیست و جز جنایت و مبارزه با اسلام چیز دیگری وجود ندارد. به دروغ از او تعریف می کنند، می گویند بابک با اعراب می جنگید. کجا بابک با اعراب می جنگید ؟! بابک با ایرانیها می جنگید نه اعراب. بابک را ایرانیها کشتند و دویست و پنجاه هزار کشته دادند.عرب اصلاً یک نژاد کوچکی بود و افراد زیادی نداشت. سردارشان یک ایرانی به نام افشین بود که با بابک می جنگید، نفراتش هم همه ایرانی بودند. تاریخ را شما بخوانید می بینید شعارها ایرانی است، اسمها همه ایرانی است. ایرانیهایی که با بابک می جنگیدند گرزی داشتند اسمش را گذاشته بودند کافرکوب. بابک با اسلام و مسلمین می جنگید، با عرب نمیجنگید، عربی در کار نبود. معتصم خلیفه بود ولی او که با معتصم نمیجنگید. اگر ایرانیهای مسلمان بابک را یک عنصر ضد اسلامی تشخیص نمیدادند که با او به نفع معتصم نمیجنگیدند. ایرانیها از معتصم نهایت تنفر را داشتند ولی حاضر نبودند به قیمت جنگیدن با معتصم بیایند بابک ها را تائید کنند. می دیدند اگر امر دائر بشود میان بابک و معتصم، باز معتصم از بابک بهتر است.[2]